پُــرم از اشـــکــ…
آنــقـَــدر کــه
دنـیـــــا بـایـد چتـــر بر سـَرش بگیـــرد
بـا احـتـیــــاط مـرا ورق بِـزند …..
آرومم..
خیالت راحت
.
اینجا اگر بودی
این همه بیتاب نوشتنت نمی شدم..
نیا..!
تا دفتری از تو در خلوتم تناور شود…
.
به من شلیک کن..
اگر به هدف هم نزنی برایت خواهم مرد!!
برگرد و از اول برو..
چشمانم پر از اشک بود
واضح ندیدمت…